زدی آتش به ما نه بر قرآن
ای که آتش کشیده قرآن را
کردهای رو سفید شیطان را
ای کشیش به کیش خود ننگین
به کتاب خدا کنی توهین؟
نه پدر داری و نه مادر تو
زدهای چون به سیم آخر تو
ای ز نازاده بر کتاب خدا
کردهای حمله؟ غافلی از ما
نه مسلمان که هر مسیحی نیز
میکند از چنان تویی پرهیز
تو نه شیطان، که بدتر از آنی
مثل جغدی که شوم میخوانی
پست هستی چنان که اسرائیل
تو همانی که کشتهای هابیل
ننگ دینی و دشمن بشری
آبروی مسیحیان ببری؟
تو مسیحی نه، ننگ آیینی
دشمن عقل و آفت دینی
دستهایت پلید و پشم آلود
چشمهایت دریده قیراندود
حک شده مصحف نبی بر جان
زدی آتش به ما، نه بر قرآن
ای حرامی هلاک خواهی شد
زین شرر زیر خاک خواهی شد
گرچه آتش کشیدهای آن را
نتوانی تو کشت قرآن را
چون که جا کرده در دل و در جان
جان عالم فدایت ای قرآن
استخاره و فال هر چه زدیم
دشمنان تو ابترند و عقیم
هست هر کس که نوکر شیطان
میشود خشمگین ز تو قرآن
چشم عالم ز جور بارانی است
ناله کن موسم پریشانی است
***
غم مخور چون امام سر برسد
فصل غم بگذرد ظفر برسد
میرسد عاشقان زمان ظهور
میشود چشم دشمنانش کور
چه غم اینک که ما ولی داریم
نیست احمد اگر، علی داریم
گر به آتش کشند قرآن را
زندهتر میکنند ایمان را
نیست فرقان به کاغذ و دفتر
هست قرآن به سینه رهبر
عاقبت آن امام میآید
مصحف با کلام میآید
تا رها گردی از غم گرداب
دل من! جانشین او دریاب
دشمنش کافر و ابی لهبی است