دوئل پنهان اصلاح‌طلبان با فرقه سبز


دوئل پنهان اصلاح‌طلبان با فرقه سبز
جبهه اصلاحات و جریان سبز به خودزنی روی آورده‌اند.

جبهه اصلاحات و جریان سبز به خودزنی روی آورده‌اند. خاتمی از جریان سبز انتقاد می‌کند و آنها را باعث حذف اصلاحات از جریانات سیاسی کشور معرفی می‌کند و در طرف مقابل نیز میرحسین موسوی و سایر وابستگان جریان سبز حملات سنگین خود را متوجه خاتمی می‌کنند که چرا حمایت خود را از این جریان سلب کرده و از آنها انتقاد می‌کند.

پس از شکست‌های متعدد جنبش سبز که بسیاری از کارشناسان سیاسی آن را زاییده و فرزند جریان اصلاحات می‌شناسند، رهبران اصلاحات ادامه هزینه کردن این جریان برای جنبش سبز را به صلاح ندانستند و از این رو تصمیم گرفتند مسیر خود را از سبزها جدا کنند.

در این راستا، سیدمحمد خاتمی به عنوان کسی که جریان اصلاحات تحت نام وی شکل گرفت و در دوران حاکمیتش بر قوه مقننه هزینه‌های زیادی را به نام خود و همفکرانش برای پیشبرد اهداف این جبهه پرداخته، به خوبی خطر حذف اصلاحات از آرایش سیاسی کشور را درک کرده است. به همین دلیل وی تلاش می‌کند تا ضمن معرفی خود به عنوان رهبر جریان اصلاحات، پل‌های تخریب شده بین اصلاح‌طلبان با نظام را بازسازی و احیا کند تا ضمن ریکاوری جریان اصلاحات، این جبهه را همچنان درون‌ساختار بنمایاند، چراکه با حرکت‌های ساختارشکنانه فرقه سبز، امیدی به حضور مجدد اصلاح‌طلبان در قدرت نخواهد بود.

پرهیز خاتمی از عنوان «سبز»

نکته جالبی که در وقایع پس از انتخابات بیش از پیش به چشم می‌آید، خودداری رئیس دولت اصلاحات از به‌کارگیری اصطلاح «جنبش سبز» است. خاتمی در تمامی سخنرانی‌ها و مواضع خود گرچه به گونه‌ای دوپهلو از حرکت‌های ساختارشکنانه موسوی و حامیان او حمایت کرده تا شاید رهبری خود بر جریان اصلاحات را از دست ندهد، اما به طور مستقیم خود را وارد دایره جنبش سبز نکرده است. از سوی دیگر، خاتمی از گذشته نسبت به میرحسین موسوی و مهدی کروبی دچار بدبینی است. وی این بدبینی خود را با کاندیداتوری پیش از میرحسین موسوی رسماً اعلام می‌کند و پس از آن با طرح شعار «یا من یا موسوی» عملاً کروبی را نیز از گردونه اصلاح‌طلبان حذف کرد تا خود یکه‌تاز جریان اصلاحات باشد. حالا نیز پس از اینکه جنبش سبز رسماً شکست خورده و بساط آنها برچیده شده است، خاتمی از همین حاشیه امنیت خویش که به واسطه عدم حمایت مستقیم از جنبش سبز به دست آورده و همچنین انتقادات صریح و بی‌پرده از رفتارها و عملکرد تند سبزها، تلاش می‌کند خود را به نظام نزدیک‌تر کرده و همانند گذشته نقش بازوی چپ نظام را بازی کند.

سبزها عصبانی از خاتمی

اما این حرکت خاتمی بدون هزینه برای وی نبوده است. خاتمی با کناره‌گیری رسمی از حمایت جریان سبز مورد انتقاد شدید حامیان این جریان قرار گرفته است؛ حامیانی که تلاش می‌کنند مسئولیت بخشی از شکست‌های خود را نیز متوجه خاتمی کنند. به طور مثال روزبه میرابراهیمی روزنامه نگار وابسته به اصلاحات که هم اکنون در خارج از کشور زندگی می‌کند در مطلبی در سایت گویا ضمن انتقاد شدید از خاتمی می‌نویسد:«بی تعارف بگویم! مسبب اصلی بسیاری از آن «اشک»‌ها و «ناامیدی» امیدها شما بودید! بله شما آقای خاتمی!». میرابراهیمی در ادامه با تأیید نقل قول‌های انتشار یافته مبنی بر انتقادات خاتمی از موسوی و فرقه سبز به طور تلویحی خاتمی را به معامله با نظام متهم و تصریح کرده است:« اصلاحاتی که شما برایش چارچوب تعیین کرده‌اید کالای تاریخ مصرف گذشته است و دیگر خریداری ندارد. حتماً این مثل معروف را شنیده‌اید «نو که بیاد به بازار،کهنه می‌شه دل‌آزار». اصلاحات مدنظر شما همان «کهنه دل آزار» این مثل معروف است. . . شما «پرچمدار» چیزی هستید که «کهنه دل آزار» شده است. »

وی همچنین در بخش دیگری از مطلب خود خاتمی را فاقد توان موج‌سازی عنوان کرده و نوشته است:«کارزار کنونی مبارزه مردان و زنانی را می‌طلبد که عافیت‌طلب نباشند.»

اما این پایان انتقادها از خاتمی نبوده، چراکه رأس و هرم رهبری سبزها نیز انتقادات شدیدی را متوجه خاتمی کرده‌اند. موسوی و یارانش در جلسه‌ای که تشکیل داده بودند به انتقادات خاتمی پاسخ گفته بودند. گفته می‌شود دراین جلسه اظهارات خاتمی از یک سو معامله با حاکمیت ارزیابی شده و تصریح شده است، وی با این اظهارات به دنبال نقش‌آفرینی‌های خود برای انتخابات آینده می‌باشد.

همچنین در این جلسه با بیان اینکه خاتمی با مواضع دو‌پهلوی خود طی یک سال گذشته جریان سبز را به بازی گرفته، انتقاد شده و تأکید شده است اتفاقاً باید جدایی از سوی جریان سبز کلید بخورد تا خاتمی نتواند از این مسئله بهره‌برداری کند.

از دیگر سو شنیده شده است موسوی نیز در اظهاراتی گفته سخن گفتن خاتمی از اصلاحات به معنای پشت کردن به زحمات جریان سبز است.

وی همچنین تحرکات خاتمی را تلاشی برای انحراف بنیان‌های جریان سبز عنوان و تصریح کرده است باید در مقابل این تلاش خاتمی ایستاد.

اصلاحات به دنبال احیا

تمامی این مسائل در حالی شکل می‌گیرد که گفته می‌شود رقابت‌های انتخاباتی برای مجلس نهم آغاز شده است و برخی جریانات به دنبال این هستند که با فتح کرسی‌های مجلس برای انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم زمینه‌چینی کنند. خاتمی نیز در این میان مستثنا نیست. وی که جریان تحت امرش در چندین انتخابات پیاپی طعم شکست را چشیده و پس از پایان انتخابات دهم ریاست جمهوری به خاطر همین شکست‌ها و حضور عوامل این جریان در نقش‌آفرینی‌های براندازنه، در معرض خطر حذف از نظام سیاسی کشور قرار گرفت. بنابراین می‌کوشد از این طریق و با انجام حداقل مشارکت در انتخابات از سوی حامیانش و همچنین همراه جلوه دادن جریان اصلاحات با اهداف نظام، این جریان را احیا و برای ایفای نقش در نظام سیاسی کشور بازآفرینی کند.