تغییر تاکتیک جریان فتنه در مواجهه با نظام


تغییر تاکتیک جریان فتنه در مواجهه با نظام

این روزها حامیان اصلی فتنه 88 در یک تغییر تاکتیک، خود را در جایگاه مدعی قرار داده و با هجمه سنگین علیه نهادهای نظام سعی دارند نظام فکری جامعه را دچار یک فراموشی تاریخی ساخته و جهت‌گیری اذهان را به راه‌های دیگر رهنمون کنند. حوادث پشت صحنه و بازکاوی علل این تغییر تاکتیک نکات جالبی را به ذهن متبادر می‌سازد که قابل تأمل و عبرت‌‌آموز است.

سردرگمی در برابر اسناد براندازی

هر چند در انتشار اسناد گوناگون ماهیت اقدامات براندازی عوامل اصلی فتنه برای مردم و خواص کشف شد اما با انتشار سخنان یکی از مسئولان اطلاعاتی کشور که اخبار دقیق و همراه با مدرک از ارتباطات خاص سردمداران این جریان با خارج و تئوری‌های توطئه آنان برای انقلاب را در سطح جامعه فاش کرد، این جبهه در مرحله اول در لاک سکوت فرو رفت و از هر گونه پاسخ به این استنادات صرف‌نظر کرد به این امید که این سخنان به زودی در جامعه به فراموشی سپرده خواهد شد، چرا که می‌دانند در مقابل سربازان گمنام امام زمان که سخنان خود را با رو کردن مدرک متقن به مخاطب خود ارائه می‌دهند امکان عرض اندام ندارند و در صورت واکنش بیش از پیش رسوا خواهند شد.

تغییر فاز از سکوت به هجمه

اما با گسترش خارج از انتظار افشاگری این مسئول اطلاعاتی که حتی هواداران جریان فتنه را نیز وادار ساخت تا از مسئولان رده بالای جنبش سبز صحت این سخنان را جویا شوند و آنان نیز مجبور شوند برای فرار از پاسخ به فرافکنی روی آورند و حتی جذب سرمایه برای فعالیت‌های خود را یک امر طبیعی جلوه دهند که مذموم هم نیست (!) جریان فوق به این نتیجه رسید که سکوت راه درستی برای پاسخ به آن نیست. در یکی از جلسات این جریان یک عضو سابق مجاهدین از سکوت این جریان در مقابل این افشاگری‌ها انتقاد و تأکید کرده بود که در صورت سکوت، این خیانت‌ها به اسم ما ثبت خواهد شد. پس از این سخنان و اظهارنظر برخی افراد دیگر، اتاق فکر جریان فتنه تاکتیک تهاجمی علیه نظام و دستگاه‌ها و نهادهای وابسته به نظام را به عنوان راهکار جدید مورد پذیرش قرار می‌دهد.

راهکارهای جدید برای مواجهه با نظام

اولین نتیجه ملموس این جلسه شکایت 7 متهم که خود باید منتظر محاکمه عادلانه برای اقدامات تخریبگرانه خود باشند از سخنان افشاگرانه این مسئول اطلاعاتی به دستگاه قضایی که آن را تابه‌حال فرمایشی و ناعادلانه می‌خواندند، بود. هدف این افراد آن است تا با شکایت از این سربازان گمنام در ابتدای امر در صحت اطلاعات داده شده توسط ایشان تشکیک وارد کنند و خود و رهبران خود را از زیر بار سنگین اتهامات وارده بیرون بیاورند و در وهله بعد از تکرار اینگونه افشاگری‌ها توسط دیگران ممانعت کنند، چرا که اگر چند سخنرانی در سطح این سخنان در جمع‌های مختلف جامعه انجام شده و با ارائه مدرک، اسناد وابستگی به خارج فاش شود مجازات این افراد همه گیرتر شده و حتی اگر دستگاه قضا نیز در این امر مماشات کند مردم کوچه و بازار خود پاسخ خیانت آنان را خواهند داد. جریان فتنه می‌داند که مردم ایران با هر سلیقه سیاسی و حتی کسانی که در انتخابات جانب آنان را گرفته بودند در صورت مشاهده وابستگی یک جریان علیه آن به پا خواهند خاست.

نزدیک کردن خود به آرمان‌های امام و سنگرگرفتن در پشت نام ایشان و دم از انقلاب زدن راهکار دیگری است که این طیف برای خود برگزیده‌ است تا ذهن جامعه را مغشوش کرده و مواجهه با این جریان، مقابله با امام و آرمان‌های ایشان تداعی شود این در حالی است که در سال‌های حاکمیت این جریان، حجیم‌ترین تهمت‌ها به امام وانقلاب وارد شد و نه تنها واکنشی نشان نمی‌دادند که گاه خود آتش‌بیار معرکه نیز بودند.

جملاتی چون «امام را هم می‌شود نقد کرد»، «دیگر انقلابی نیست تا ضدانقلابی باقی مانده باشد»، «حکومت دینی جلوی رشد علمی را می‌گیرد»، «درنظام لاییک ترکیه، روحیه علم‌جویی و حقیقت‌طلبی بهتر رشد کرده است، زیرا آنجا ارزش‌های دینی را با علم مخلوط نکرده است. »، «تفکر امام را از این پس باید به موزه‌ها سپرد» و ده‌ها هجمه دیگر علیه امام و انقلاب در دوران اصلاحات که در روزنامه آن روز نیز عیناً منتشر شده و گویندگان و منتشرکنندگان این سخنان نیز هیچگونه بازخواستی نشده‌اند، نمونه کوچکی است برای پی بردن به این نقشه که نقاب نام و راه امام یک تاکتیک موضعی بیشتر نیست.

خود را همرنگ کردن به توده‌های ارزشی جامعه و حتی خانواده‌های شهدا تاکتیک دیگری است که برای منحرف ساختن اذهان عمومی به کار گرفته شده است و سوء‌استفاده از نام شهدا و فرماندهان شهید برای هجمه به همسنگران دیروز و جانشینان امروز آن فرماندهان.

این در حالی است که تا چندی پیش از هر ترفندی برای به حاشیه بردن نام و یاد شهدا در جامعه و کمرنگ کردن فلسفه شهادت طلبی و ضد ارزش نشان دادن آن کوتاهی نکردند که از نمونه‌های آن می‌توان به «فرهنگ شهادت، خشونت آفرین است؛ اگر کشته شدن آسان شد، کشتن هم آسان می‌شود. » و «سال‌های فراوان و بلکه قرن‌ها این بزرگداشت (قیام عاشورا) حاصلی جز تأثر، حزن و اشک‌آوری نداشت» اشاره کرد. همراهی با دولتمردان و رسانه‌های غرب در پروژه ایران‌هراسی و دمیدن در سناریو سپاه‌هراسی از دیگر راهکارهایی است که این جریان اخیراً به‌دست گرفته است و هر از گاهی مسئولان این جبهه در سخنرانی و مصاحبه‌های خود نوک حمله را متوجه سپاه می‌کنند تا از این طریق اتهامات را از خود به سوی این نهاد انقلابی هدایت کنند.
یارگیری از جریان اصولگرایان و ایجاد شکاف در انسجام این جریان، تلاش برای سلب مشروعیت از نهادهای اصلی نظام خصوصاً رکن نظام یعنی ولایت فقیه، حجیم کردن شایعات برای باورمندکردن آنان در ذهن مخاطب، تلاش برای به لایه فتنه کشاندن برخی شخصیت‌های خاص و بهره‌برداری از آنان، برخی از سناریوهایی است که در این فاز به مرحله اجرایی رسیده تا بتوانند جایگاه شاکی را با متشاکی در دادگاه قضا و دادگاه عدل مردمی عوض کنند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد