دیپلمات ایرانی چرا پناهنده شدند؟ انتخابات ریاست جمهوری گذشته با تمام حوادثی که پس از آن رخ داد، به اتمام رسید اما در این بین بسیاری به دنبال منافع خود افتاده و از دخالتهای خارجی در حوادث مربوط به انتخابات بهره برده و به بهانههایی خواهان پناهندگی سیاسی خارجی شدند. اما به نظر میرسد غیر از فعالان سیاسی برخی کارمندان دولتی که شاید شیرینیهایی لای دندانشان گیر کرده نیز به این فکر افتادند که چطور از این وضعیت بهره برده و لقای آمدن به ایران را به عطای همان کشور ببخشند. «محمدرضا حیدری»، «حسین علیزاده» و «فرزاد فرهنگیان» سه کارمند سفارت ایران در کشورهای «نروژ»، «فنلاند» و «بلژیک» هستند که استعفا و از کشورهای مختلف تقاضای پناهندگی سیاسی کردند. البته اقدام این افراد تنها به تقاضای پناهندگی سیاسی ختم نشد بلکه با برگزاری چند مصاحبه مطبوعاتی از گذشته خود تبری جسته و با مظلومنمایی سعی کردند دلیل این اقدام خود را حمایت از مردم معترض ایران وانمود کنند. در این بین ادعاهای علیزاده که این روزها سوژه خبری است و ارتباط بیشتری با رسانههای فارسیزبان غربی دارد جالب توجهتر است. وی که به فاصله هشت ماه بعد از حیدری دست به این اقدام زد پیشبینی کرده بود که وی آخرین نفر نخواهد بود و سخن از سفارتخانههای سبز گفت. اما به نظر میرسد منظور از سفارتخانههای سبز و دیپلماتهای دیگر همان فرهنگیان است که به فاصله چند روز بعد اعلام استعفا کرده و از سوی همان رسانهها با تردید جدی مواجه شد. با وجود اینکه هیچ شهروند ایرانی در تقبیح عمل آنان تردیدی ندارد ولی بررسی دلایل و عوامل این اقدام که سوژه خبری خوبی برای رسانههای غربی بود، خالی از لطف نیست. رامین مهمانپرست سخنگوی وزارت خارجه در گفتوگو با خبرآنلاین گفت هنوز این افراد را کارمندان وزارت خارجه میداند و خواستار بازگشت آنهاست چراکه معتقد است اگر نسبت به تخلفشان احساس ندامت داشته باشند میتوانند وضعیت بهتری از این که الان دارند داشته باشند. این گفت وگو را در ادامه می خوانید: سوالم در خصوص دیپلمات هایی است که مدعی شدند استعفا دادند. این دو، سه نفر مدعی هستند که به دنبال استعفای آنان وزارت خارجه شروع به تصفیه اعضای خود کرده است. آیا این ادعا صحیح است؟ تصور و توهم اشتباهی برای این یکی ، دو نفر ایجاد شده است. یکی از آن ها اظهار کرده بود طی سه سال گذشته هیچ گاه به ایران نیامده بود. یعنی طی حوادثی که در ایران اتفاق افتاده بود به ایران نیامده بود تا ببینند که مردم چه تصوری دارند. همچنین وی گفته بود یکی از دوستانم گفته است نود درصد پرسنل وزارت خارجه با ما همفکر است. این توهم و تصورغلط ناشی از دوری از وطن است. کسی که دو سه سال در اوج مسایل سیاسی کشور به کشور مراجعه نکرده باشد خبر ندارد که مردم ما چکار می کنند و چگونه در صحنه هستند. تصور آنان از مسایل داخلی کشور اشتباه است که دیگران نیز کمک کرده و به آن می پردازند. آقای مهمانپرست، آیا امکان ندارد کارمندان وزارت خارجه و دیپلمات ها بعد از اتمام ماموریت شان چند دوره داخل کشور باشند تا از وابسته شدن به خارج از کشور باز بمانند؟ اگر راجع به این دو، سه نفر دقت بیشتری شود متوجه می شوید که بیشتر دنبال تحصیل فرزندانشان هستند. این اقدام بیشتر نوعی منفعت طلبی و فرصت طلبی است. این فرصت طلبی به خصوصیات یک انسان و فرد باز می گردد و می تواند فارغ از تمام ابعاد سیاسی اش صورت بگیرد.بنابراین نه در داخل کسی این حرکت ها را می پسندد و نه در خارج. اگر به مصاحبه هایی که با این دو نفر می شود دقت شود مجریان برنامه ها با تعجب سوال می کنند که هدف شما چه بود؟! مثلا می گویند هدف سیاسی برای انتخابات داشتیم. بعد می گویند چطور بعد از پانزده ماه و یا اینکه بعد از آخرین ماه ماموریت وهنگامی که حقوق آن را دریافت کردید یکدفعه یاد تان افتاد؟! این تنها منفعت طلبی است و نمی توان عنوان دیگری روی آن گذاشت. برای اینکه وزارت خارجه از چنین آسیب هایی دور بماند باید چه کار کرد؟ آیا راهکاری وجود دارد که دیگر حتی شاهد این موارد محدود میان دیپلمات های مان نباشیم؟ اینکه دشمنان این نظام تحت فشارهای شدید و یک جنگ روانی تلاش می کنند چهره خدمت گذاران کشور را مخدوش کرده و بین آنان شکاف ایجاد کنند توطئه ای است که به نتیجه نخواهد رسید. اقداماتی از این قبیل و در این حد بسیار محدود را شاید بتوانید در سایر کشورها نیزمشاهده کنید. حتما شنیده اید برخی از دیپلمات های سایر کشورها نیز اخیرا چنین اقداماتی را انجام داده اند. شما به مشکلات تحصیلی فرزندان این دیپلمات ها اشاره داشته اید. آیا وزارت خارجه روی جزییات زندگی دیپلمات هایی که برای ماموریت هایی به سایر کشورها اعزام می شوند نظارت دارد تا مثلا چنین وابستگی هایی به جهت تحصیلات فرزندان در مدارس و دانشگاه های کشور مقصد به وجود نیاید؟ موضع وزارت خارجه در خصوص این ادعای آقای علیزاده از سفارت ما در فنلاند که گفته است مدارکی در دست دارد دال بر خدشه در انتخابات ایران و آنچه که منتشر کرد چیست؟ چطور دیپلماتی که چند سال اخیر به ایران نیامده می تواند چنین مدرکی در دست داشته باشد؟ بحث بعدی این است که آیا واقعا این اقدام با یک انگیزه سیاسی صورت گرفته است یا خیر؟ درست است که ادعای سیاسی بودن در این حرکت شده است ولی واقعا جای این سوال برای مردم ما و حتی افکار عمومی کشورهایی که این کارمندان در آنجا کار می کردند و حتی رسانه هایی که با این افراد در ارتباط هستند وجود دارد، که اگر کسی دنبال یک رفتار سیاسی بوده و می خواسته نسبت به برخی موضوعات سیاسی داخل کشور عکس المعلی نشان دهد چطور الان به این فکر افتاده است؟ یعنی بعد از اینکه حدود پانزده ماه از انتخابات گذشته است این افراد دست به این کار زدند؟! فکر می کنید این دیپلمات ها می توانند چه مدرکی از انتخابات ایران داشته باشند تا با انتشار آن ها ادعای خود را ثابت کنند؟ هم اکنون با مقامات این کشورها مذاکره ای شده است تا این افراد را به ایران مسترد کنند؟ وزارت خارجه آیا رایزنی هایی با کشورهای غربی داشتند تا از این دست اقدامات خودداری کنند. زیرا ممکن است دیپلمات های ما در کشورهای دیگر نیز دست به این ادعاها بزنند؟ اما این مساله وظیفه کشورهای دیگر را سلب نمی کند. آن ها باید بدانند که اگر حرکات و اقدامات خصمانه ای در جهت خلاف منافع کشورمان انجام دهند حتما با آن برخورد خواهد شد و حتما در خاطره روابط بین دو کشور باقی مانده و عکس العمل خود را خواهد داشت. از این بعد که برخی از این کشورها مسیری را شروع کردند که اجازه می دهند برخی با ادعاهای بدون پشتوانه سوء استفاده کنند باید متوجه این حرکت باشند.آنها حتی سعی می کنند از یک پرونده جنایی که کاملا مشخص است فردی در یک قتل شرکت داشته و نیز نسبت به همسرش خیانت کرده یک پرونده حقوق بشری بسازند و به وکیل این فرد جانی و خائن پناهندگی سیاسی می دهند! نباید کشورهای غربی روابط دو کشور را با این اقدامات تحت الشعاع قرار دهند. آیا شخصا از این دیپلمات ها شناخت دارید؟ چون گاهی اوقات گفتند که شما آن ها را می شناسید... اگر با این وضعیت به اشتباه خود پی ببرند و به کشور باز گردند چه برخوردی با آن ها می شود؟ |